باد پدر بزرگ و برگ را با هم برد
تا هیزم این پائیز بیشتر روی دوشمان سنگینی کند
پدر بزرگ نمرد
پدر بزرگ رفت تا یک درس دیگر از زندگی به ما بیاموزد
او شعر گفت, قصه گفت, خاطره شد و یاد داد
باد ما را هم خواهد برد
پدر بزرگم رفت برای همیشه رفت.
هر آمدنی #رفتنی دارد.
ولی چه طاقت-فرساست #نبودنش.
دیگر #لرزش-دستانش برای همیشه آرام شده.
دیگر #قلب-کوچکش که به وسعت 3دریا بود نمی تپد
#چشمان همیشه بازش آرام #بسته-شد
چند روز منتظر #دیدار-خدا بودی
و #فرزندانت بوسه هایشان را نثارت کردن
و این بوسه ها به #جبران همان بوسه هایی بود
که تو در #کودکی بر آنها زدی.
#سنگ ها را یک به یک روی قبرت گذاشتن.
و من #بی-هیچ-چاره-ای تنها نظاره گر بودم.
آخرین سنگ که میخواستن روی قبرت بگذارند
برای همیشه با تو #وداع کردم.
ولی حالا #تمام-شد ......... و ما را #بدرود گفتی.
جایت روی #صندلی-خالی-ات خیلی خالیست
دلم برای #لرزش-دستانت تنگ شده است.
#الوداع-پدربزرگ-مهربانم
#الوداع-ای-لبخند-همیشه-روی-لب-هایت
#الوداع-برای-همیشه.