شهر رویا

یـکــــی کــــلمه می نویـــــســـــد
یــکـــی جـــــمله ها را می بــــلعـــــد
 و مـــــن خطـــــ به خطـــــ تــــــ♥ــــــو را می بـــ ــویــ ـــم

*****

اگه دست من بود به آسمون میگفتم

که ستاره هاشو دور سرت بریزه

دنیامو میدادم پای چشات بفهمی

یه نگاه سادت چقدر برام عزیزه...

*****

کــار دنــیــا رو بــاشــ...

واس هــر کــی مـیـمـیـری

واس یــکــی دیــگــه مـیـمـیـره...

دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد

نه التـــمـاس هـــایم را

و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…

به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی

درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…

*****

لعنت به همه ی قانون های دنیا که در آن شکستن دل پیگرد قانونی ندارد . .

*****

کاش نامت را با خط بریل مینوشتند

صدا کردنت کافی نیست ، شکوه اسم تو را باید لمس کرد !

*****

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند

مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

من به آن محتاجم !

*****

ز تلخی سکوتت من چه بگویم / همان بهتر که از غم ها نگویم

تو کاری کرده ای با بی وفایی / دگر از عشق خود با کَس نگویم . . .

*****