سلام دوستای گلم خوش اومدید به شهر رویا
از این که به وبلاگم سر میزنید خوش حال میشم
ولی اگه کامنت بزارید بیشتر خوش حال میشم
زندگیتون رویایی لایک و کامنت فراموش نشه !!!
سلام دوستای گلم خوش اومدید به شهر رویا
از این که به وبلاگم سر میزنید خوش حال میشم
ولی اگه کامنت بزارید بیشتر خوش حال میشم
زندگیتون رویایی لایک و کامنت فراموش نشه !!!
گاہی ڪودڪ باش
جدی بودن را فراموش ڪن
ڪودڪان آرامش
بیشتری دارند..
بزرگ تر ڪہ میشوی زیباتر
سخن میگویی
ولی احساس وطراوتت
را از دست می دہی!!
ڪودڪ بودن ڪوچڪ
بودن نیست، لذت بردن است!
برایان تریسی : شما فقط به یک طریق می توانید وقت وزندگی خود را تحت کنترل در آورید و آن هم تغییر دادن روش فکر کردن ، کار کردن و نحوه روبرو شدن با سیل بی پایان کارهای است که هر روز بر سرتان می ریزد . میزان تحت کنترل در آوردن کارها و فعالیتهایتان بستگی دارد به اینکه تا چه حد بتوانید انجام بعضی از کارها را متوقف کنید و به جای آن وقت بیشتری را صرف فعالیت های کمتری کنید که واقعا می توانند در زندگی شما تحول ایجاد کنند
هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.دیوانه و دلبسته ای اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت
محنت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی، گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش
(اقبال لاهوری)
بیایین اعتراف کنیم تقصیر ما بود که هوا الوده شد
تقصیر ما بود که سلاح شیمیایی وهسته ایی ساخته شد
کار ما بود که نسل حیوانات منقرض شد
کار ما بود که گل گیاه کم شد
تقصیر ما بود که دروغ گویی مد شد
تقصیر ما بود که دشمنی زیاد شد
تقصیر ما بود که گناه اسون شد
تقصیر ما بود که حیا نابود شد
اره همش تقصیر ما بود همه کار ما بود ...
کاش به انچه عمل میکنیم بی اندیشیم :(
سلاممممممم بچه ها لطفا حمایت کنین
منو دوستام یه وبلاگ واسه مدرسمون زدیم
که البته نویسندشم خودممممم لطفا دنبال کنیننننننن :)
http://anjomanelmishahed.blog.ir/
شصت گام جهت بالا بردن اعتماد به نفس
اولین گام در موفقیت خودشناسی است
ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست، اگر ایرادی یا مشکلی دارید که خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید
و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین کمک بخواهید
تاریک ترین زمان شب، نزدیک ترین زمان به سپیده صبح است
این جمله را به خاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید
بدون توجه به نتیجه کار، تمامی نیروی خود را به کار گیرید تا مسئولیتی که به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید،داشتن وجدان کاری، دقت و تلاش باشد
با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس شما وارد نخواهد شد
همیشه هدف مند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی کنید. یعنی برای خود اهداف کوتاه مدت انتخاب کنید
و مطمئن باشید حتی اگر یک گام کوچک، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان کوتاه تر خواهد کرد
در لحظات سختی که احساس تنهایی و ناامیدی می کنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در کنار شماست. به خدا توکل کنید، محکم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شکر گزار باشید
هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند
دختر:موجودی است که:
وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!
وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!
وقتی غمگین است آه میکشد
وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد
وقتی بدش می آید میگوید ایشششش .
وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی.
همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند .
از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود!
واقعا موجودی ناشناختست...
مریض : خانم دکتر دارم از درد میمیرم منو بکش راحت بشم
دکتر : من خودم کارم رو خوب بلدم نیاز به تذکر شما نیست ☝️
سلامممممممممممم
جیغغغغغغغغغ من اومدمممممممممم
بچه ها جاتون خالییی خیلی خوش گذشت یه عالمه عکس سلفی با دوستام گرفتیم و یه عالمه چیز یاد گرفتیم
کلی اطلاعات درمورد شهدا و زمانا جنگ انگار دفعه اولم بود از جنگ حرف میزدن خیلی قشنگ بود همه چی نوحه خونی و گزاشتن کلیپ نماز جماعت و زیارت قبور شهدای گم نام اهل کاروان خیلی باحال بودن
فقط کمی غذاشون بد مزه بود خخخ دلم واس دست پخت مامانم تنگیده بود هیچی دیگه پیشنهاد میکنم حتماااا برین :)
وییییی دارم میرم راهیان نور الکی شادما تاحالا این جور جاها نرفتم قرار با دوستام بریم :)
نمیدونم چرا از بچگی دوست داشتم برم اون جا ها رو ببینم
حالا دارم میرم :) حالا میام بعدا میگم تو راه چی شد چی نشد :)))
به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران ؛ اگر با نگاه کردن به این عکس باعث می شود که پوستتان خارش بگیرد، و یا بدنتان مور مور شود و موهایتان درد بگیرد، بهتر است به یک روانپزشک مراجعه کنید چرا که ممکن است شما ازبیماری ترایپوفوبیا رنج ببرید! پس اول به این عکس نگاه کنید.
ترایپوفوبیا، ترس از سوراخ های کوچک و غیرمتقارنی است که ممکن است به طور طبیعی یا مصنوعی به وجود آمده باشند. ترایپفوبیا از ترکیب کلمه ی یونانی تراپیو به معنی سوراخ کردن و کلمه ی فوبیا به معنی ترس شدید و بیمار گونه ساخته شده است. کسانی که از بیماری ترایپوفوبیا رنج می برند ، می گویند هنگام دیدن سوراخ های کوچک دچار اضطراب می شوند، تهوع و بی خوابی می گیرند و بدنشان به خارش می افتد.
هزاران نفر از سراسر دنیا ادعا می کنند که به این بیماری مبتلا هستند ولی تاکنون ترایپوفوبیا به طور رسمی به عنوان یک فوبیا شناخته نشده است. فوبیا، ترس شدید و بیمارگونه ای است که در زندگی فرد ایجاد اختلال می کند ، بر خلاف ترس معمولی که زودگذر است و هنگام مواجهه با خطر اتفاق می افتد، فوبیا بیشتر ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت است.
بسیاری از مردم حتی نام این بیماری را هم نشنیده اند. خیلی از روانشناسان فکر می کنند که ترایپوفوبیا ساختگی است و وقتی کسی درباره ی این موضوع مطلبی می خواند و عکسی می بیند، به طور ناخودآگاه این ترس در ذهن او القا می شود. همانطور که شما هنگام دیدن فیلم کمدی با چند نفر دیگر نسبت به زمانی که تنهایی فیلم می بینید بیشتر می خندید، وقتی هم می بینید این همه آدم دچار این بیماری هستند و درباره ی تجربیاتشان چندین صفحه مطلب نوشته اند، به طور ناخودآگاه شما هم دچار ترایپوفوبیا می شوید. بیشتر کسانی که ادعا می کنند به این بیماری مبتلا هستند، می گویند قبل از این که وارد سایت های مربوطه بشوند و نظرات دیگران را بخوانند اصلا خبر نداشتند که این بیماری را داشته اند!
اینترنت هم نقش بسیار زیادی در شیوع ترایپوفوبیا دارد. تعداد مبتلایان به ترایپوفوبیا بعد از ساخته شدن صفحه ی فیسبوک ، چندین برابر شده است. ماسای اندروز، کسی که صفحه ی فیسبوک و بسیاری از سایت های ترایپوفوبیا را ساخته است، می گوید نه تنها این بیماری واقعی است بلکه به اندازه ی ترس از ارتفاع و ترس از عنکبوت جدی هم هست!
انگار مسئولان ویکی پدیا هم با نظر روانشناسان موافقند و نمی گذارند صفحه ای به نام تراپیوفوبیا در ویکی پدیا وجود داشته باشد. تاکنون هر صفحه ای که درباره ی این مسئله ساخته شده است، به دلایل مختلفی از ویکی پدیا حذف شده است. به گفته ی مسئولین ویکی پدیا ترایپوفوبیا یک بیماری ساختگی است و نیازی نیست ویکی پدیا به شیوع آن کمکی بکند. در جای دیگری هم گفته اند که ویکی پدیا جای چیزهایی که یک روزه ساخته شده اند نیست! مطمئنا صفحه ی کنونی هم چند وقت دیگر ، حذف خواهد شد.
البته هزاران هزار نفر، زیاد با نظرات روانشناسان موافق نیستند. آن ها می گویند که ترایپوفوبیا واقعی است ولی جامعه ی علمی به دلایلی نمی خواهد وجود آن را تایید کند. خیلی از آن ها فکر می کنند که ترایپوفوبیا ریشه ی هایلوفوبیا یعنی ترس از اشیای چوبی و درختان است! ترایپوفوبیک ها، خواستار انجام آزمایشات بیشتر در این زمینه و وارد شدن نام ترایپوفوبیا به دیکشنری های معتبر هستند ولی تاکنون کسی درخواست آن ها را جدی نگرفته است و به احتمال زیاد در آینده هم کسی درخواستشان را جدی نخواهد گرفت.
تعداد تراپیوفوبیک ها هر روز در حال افزایش است. شما چطور؟ آیا شما هم ترایپوفوبیک هستید؟
گزارش از : مریم عبدالهی
باد پدر بزرگ و برگ را با هم برد
تا هیزم این پائیز بیشتر روی دوشمان سنگینی کند
پدر بزرگ نمرد
پدر بزرگ رفت تا یک درس دیگر از زندگی به ما بیاموزد
او شعر گفت, قصه گفت, خاطره شد و یاد داد
باد ما را هم خواهد برد
پدر بزرگم رفت برای همیشه رفت.
هر آمدنی #رفتنی دارد.
ولی چه طاقت-فرساست #نبودنش.
دیگر #لرزش-دستانش برای همیشه آرام شده.
دیگر #قلب-کوچکش که به وسعت 3دریا بود نمی تپد
#چشمان همیشه بازش آرام #بسته-شد
چند روز منتظر #دیدار-خدا بودی
و #فرزندانت بوسه هایشان را نثارت کردن
و این بوسه ها به #جبران همان بوسه هایی بود
که تو در #کودکی بر آنها زدی.
#سنگ ها را یک به یک روی قبرت گذاشتن.
و من #بی-هیچ-چاره-ای تنها نظاره گر بودم.
آخرین سنگ که میخواستن روی قبرت بگذارند
برای همیشه با تو #وداع کردم.
ولی حالا #تمام-شد ......... و ما را #بدرود گفتی.
جایت روی #صندلی-خالی-ات خیلی خالیست
دلم برای #لرزش-دستانت تنگ شده است.
#الوداع-پدربزرگ-مهربانم
#الوداع-ای-لبخند-همیشه-روی-لب-هایت
#الوداع-برای-همیشه.
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
احساس کرد از همه عالم جدا شده ست
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده ست
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت وقتی که میزو دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
باز این چه شورش است که در جان "واژه" هاست
شاعر شکست خورده ی طوفان "واژه" هاست
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید بر روی خاک وخون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا، بی ریا کشید حتی براش جای کفن؛ بوریا کشید
در خون کشید قافیه ها را، حروف را
از بس که گریه کرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
او کهکشان روشن هفده ستاره بود
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن... پیشانیش پر از عرق سرد و بعد از آن...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن... شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس
یه خانم دارم مااااااااااااااااااااااااااااه
دست پخت عالی ، کدبانو ، پر احساس ، زیبا …
حجابش که ۲۰ اِ …
خوش اخلاق و اهل فکر و …
خلاصه کم از خانمی هیچی کم نداره …
فقط مشکل اینه که :
دقیقاً نمی دونم کیه و کجاست …
ولی عاشقشم ، خدا حفظش کنه :d
دوستم اس ام اس داده:میدونی جریان چیه؟؟؟ گفتم : نه
گفت :واقعأ نمیدونی؟ خاک بر سرت!!
گفتم : خب نمیدونم. جریان چیه؟ بگو
میگه: مقدار الکتریسیته ای که از مدار عبور میکنه رو میگن جریان!!
خدایاااااااااااا منو ببر راحت شم…
خدمت دوستان عرض شوداین دودوست،من ودوستم نیستیم،دودوست هستند........
خری با صاحب خود گفت در راه
که ای بی رحم بی انصاف بد خواه
مرا تا چند زیر بار داری؟
مرا تا چند با جان کار داری
خدا مرگت دهد تا شاد گردم
ز بند محنتت آزاد گردم
جوابش داد: کای حیوان دربند!
چرا از مرگ من هستی تو خرسند؟
علاجی کن که دیگر خر نباشی
کشیدن بار را در خور نباشی
و گر نه تا تو خر هستی , بناچار
چه من چه دیگری از تو کشد کار:)
نمیدانم چه شد که کار انسان ها به اینجا کشید ولی کاش یکی پیدا می شد تا اصلاحش کند
بیایید هوس را به نام عشق معرفی نکنینم
برادرمن خواهرمن عشق مقدس وپاک است خرابش نکنیم !! :((
دختر از دوستت دارم گفتن هر شب پسره خسته شده بود...
یک شب وقتی اس ام اس آمد بدون آن که آنرا باز کند
موبایل را گذاشت زیر بالشش و خوابید
صبح وقت مادر پسره به دختره زنگ زد و گفت: پسرم مرده...
دختره شوکه شد و چشمش پر از اشک
بلافاصله سراغ اس ام اسی که پسره داده بود رفت
پسره نوشته بود... تصادف کردم
با مشکل خودم را رساندم دم در خونتون
لطفا بیا پائین «میخوام برای آخرین بار ببینمت...
خیلی خیلی دوستت دارم»
:((