شهر رویا

رویا ها به حقیقت می پیوندند

من این شعر ها رو دوستت :)

غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود
من‌که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود

همدمی ما بین آدم‌ها اگر می‌یافتم
آه من در سینه‌ام یک عمر زندانی نبود



دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر
هرچه بود آیین این مردم مسلمانی نبود



خار چشم این و آن گردیدن از گردن‌کشی‌ست
دسترنج کاج‌ها غیر از پشیمانی نبود



چشم کافرکیش را با وحدت ابرو چه کار ؟
کاش این محراب را آیات شیطانی نبود



من‌که در بندم کجا ؟ میدان آزادی کجا ؟
کاش راه خانه‌ات این‌قدر طولانی نبود


شعر از: علیرضا بدیع


 باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام
شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام


طره از پیشانی ات بردار ای خورشید من
در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام


در میان عاقلان دنبال عاشق گشته ام
در میان کوه سوزن کاه را گم کرده ام


زندگی بی عشق، شطرنجی است در خورد شکست
در صف مشتی پیاده شاه را گم کرده ام


خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم
حال می بینم که حتی چاه را گم کرده ام


زندگی آن قدر هم در هم نبود و من فقط
سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام


شعر از: علیرضا بدیع
۴ ۰
milad mohammadi
۰۹ دی ۱۴:۱۹
زیبا بود

پاسخ :

نگاهتون زیبا
( ک) شباهنگ
۰۹ دی ۱۹:۲۹
خیلی زیبا بودند..
تبریک به انتخاب زیبایتان

پاسخ :

ممنونم
ف. تفتی
۱۵ دی ۲۳:۳۰
عالین :)

پاسخ :

ممنون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ز مردم دل بکن یاد خدا کن

خدا را وقت تنهایی صدا کن

در آن حالت که اشکت می چکد گرم

غنیمت دان و ما را هم دعا کن ...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان