یه خانم دارم مااااااااااااااااااااااااااااه
دست پخت عالی ، کدبانو ، پر احساس ، زیبا …
حجابش که ۲۰ اِ …
خوش اخلاق و اهل فکر و …
خلاصه کم از خانمی هیچی کم نداره …
فقط مشکل اینه که :
دقیقاً نمی دونم کیه و کجاست …
ولی عاشقشم ، خدا حفظش کنه :d
یه خانم دارم مااااااااااااااااااااااااااااه
دست پخت عالی ، کدبانو ، پر احساس ، زیبا …
حجابش که ۲۰ اِ …
خوش اخلاق و اهل فکر و …
خلاصه کم از خانمی هیچی کم نداره …
فقط مشکل اینه که :
دقیقاً نمی دونم کیه و کجاست …
ولی عاشقشم ، خدا حفظش کنه :d
خری با صاحب خود گفت در راه
که ای بی رحم بی انصاف بد خواه
مرا تا چند زیر بار داری؟
مرا تا چند با جان کار داری
خدا مرگت دهد تا شاد گردم
ز بند محنتت آزاد گردم
جوابش داد: کای حیوان دربند!
چرا از مرگ من هستی تو خرسند؟
علاجی کن که دیگر خر نباشی
کشیدن بار را در خور نباشی
و گر نه تا تو خر هستی , بناچار
چه من چه دیگری از تو کشد کار:)
سال ها بود تو را می کردم
همه شب تا به سحرگاه دعا
یاد داری که به من می دادی
درس آزادگی و مهر و وفا
همه کردند چرا ما نکنیم
وصف روی گل زیبای تو را
تا ته دسته فرو خواهم کرد
خنجر خود به گلوگاه نگاه
تو اگر خم نشوی تو نرود
قد رعنای تو از این درگاه
مادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیش
به یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میش
یاد داری که تو را شب به سحر میکردم
صد دعا از دل مجروح پریشان احوال
وه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشست
کاکل مشک فشان با وزش باد شمال
عوفی خسته اگر بر تو نهد منع مکن
نام عاشق کشی و شیوه آشوب احوال
عجب منحرفی نخند !!
این تسبیح من کوش؟!!
نخند برو لایک کن :))
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟
بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟
مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود
خر به افراط زدم ، گیج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود
مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود
مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود
هر چه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود
توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود
مهر در راه است ... به قول معلم عزیزم خانم علی پناهی هرکه زود شروع کند نیازی به دویدن ندارد :))
خخ از کیک خوردن نیافتادی که؟!!
والا دوستای مردم واس کیک تولد خوشگلارو میخرن حالا اگه دوستای من باشن این چندشارو
قابل توجه بعضیا خخ :))
مادر، ای پــرواز نــــرم قـــاصدک
مادر، ای معنای عشق شاپرک
ای تـمام نـاله هـــایت بی صدا
مـــادر ای زیباترین شــعر خــدا
مادر! تو کتاب همیشه گشوده ایثاری
تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری.
تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده.
مادر قامت تو قیامت عشق است
ای سرافرازترین سرو ِ سایه گستر زندگی ام.
در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود.
خلیج مرا گر بخوانی عرب..
اگر حد خود را ندانی عرب..
اگر قصد توهین به ایران کنی..
خیال اهانت به شیران کنی ..
به خون شهیدان ایران قسم..
به هر ذره از خاک ایران قسم..
به چشم تر مادران دلیر..
پدرهای با غیرت،همچو شیر..
به کوه دماوند و الوندمان..
به تاریخ و فرهنگ پر افتخارمان..
به ایران همواره در اقتدار.
.
به اینها که گفتم قسم میخورم..
به کورش،به رستم قسم میخورم..
قسم میخورم من به اسفندیار..
به زرتشت و مانی و برمازیار..
به این پسرهای با غیرت و افتخار..
به پاکی هر دختر از این دیار..
اگر قصد توهین به ایران کنی..
خیال اهانت به شیران کنی..
زمین و زمان را به هم میزنیم..
نظام جهان را به هم میزنیم..
تمام وجود تو را میدریم..
نشان تو را از جهان میبریم..
پشیمان از این کرده ات میکنیم..
به ایرانیان برده ات میکنیم..
به پیشینه خود نگاهی بکن..
نگاهی به تاریخ،گاهی بکن..
به صحرا ملخ خوردنت را ببین..
چو حیوان علف خوردنت را ببین..
به جز کشتن و غارت و مستی ات..
نداری به تاریخ و در هستی ات..
عرب هر چه باشد دشمن من است
بد اندیش چون اهریمن است
خلیج مرا میکند آرزو
تفو بر تو گردون تفوـ
دیـــشـــبـــ بـــا خـــدا دعـــوایـــمـــ شـــد ......
بـــا هـــمـــ قـــهـــر کـــردیـــمـــ .....
فـــکـــر کـــردمـــ دیـــگـــر مـــرا دوســـتـــ نـــدارد ......
رفـــتـــمـــ گـــوشـــهـــ ایـــ نـــشـــســـتـــمـــ ...... چـــنـــد قـــطـــرهـــ اشـــکـــ ریـــخـــتـــمـــ ......
و خـــوابـــمـــ بـــرد صـــبـــحـــ کـــهـــ بـــیـــدار شـــدمـــ ......
مـــادرمـــ گـــفـــتـــ ......
نـــمـــیـــدانـــی از دیـــشـــبـــ تـــا صـــبـــحـــ چـــهـــ " بـــارونـــی " مـــی آمـــد .....!❤
اگه خوشت اومد بکوب لایکو کامنت هم فراموش نشه باتوهم ها :)
اگه دوست داشتی لایک کن نظر هم فراموش نشه
خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش***
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری***
خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان***
ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشگل***
خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد***
بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت***
خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل او زن***
بگفت مادربرو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن***
به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه***
دو تا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش***
خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله***
خر عاقد کتاب خود گشایید وصال عقد ایشان را نمایید***
دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟***
یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته***
برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید***
خران عرعرکنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند***
به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانی***